تفکر پایدار باید یک بازتاب طبیعی برای معمار آینده باشد. معمار بر اساس یک نظم جدید کار می کند که در آن ساختمان به عنوان یک کل الزامات و چالش های آینده پایدار را برآورده می کند.
معماری پایدار شامل اقدامات سازگار با محیط زیست و مواد «هوشمند» جدید در یک برنامه زیباشناختی و اجتماعی است.
معماری با چیزی مواجه است که شاید بزرگترین انحراف تکنولوژیکی و زیبایی شناختی جدید از زمان مدرنیسم باشد.
اما چگونه این امر در پروژههای زمینی و پیچیدهتر که با هم چشماندازهای انسانی و فناوری جامعه را برآورده میکنند، آشکار میشود؟ و آیا واکنش معماری و هنری صورت گرفته است؟
در حال حاضر تغییرات دوران ساز در معماری در حال رخ دادن است. دیدگاههای جدید، استفاده از مصالح ساختمانی جدید و متفاوت، سازههای جایگزین و پیشنهادهای انقلابی برای راهحلهای چالشها در توسعه شهرها، مناظر و محیطهای پایدار در دستور کار قرار دارند.
مفاهیمی مانند “تغییر پارادایم” استفاده شده است یعنی این ایده که یک تصویر جهانی جدید در حال ظهور است که از قرن بیست و یکم شروع می شود.
در این تصویر جهانی پایداری یک مفهوم کلیدی است.
توسعه پایدار به طور سنتی به سه “رکن” مختلف تقسیم می شود:
- پایداری اقتصادی
- پایداری زیست محیطی
- پایداری اجتماعی
با در نظر گرفتن این سه پارامتر، کار این است که راهحلهایی برای جهانی اندیشیده شود که نیازهای بشر به فناوری، آسایش و رشد را در حال حاضر برآورده کند، بدون اینکه در عین حال نسلهای آینده را از برآوردن نیازهای مشابه خود محروم کند.
این موقعیتهای متقاطع جدید معماری را به کجا میبرد؟ و چه مسیرها، فرم ها و تکنیک های جدیدی مرزهای معماری را پیش می برند؟ این جاه طلبی انجام نوعی طب سوزنی موضوعی و زمانی در جریان است که دائماً این مرزها را تغییر می دهد. این پیپت خود را در برخی از آزمایشگاههای آینده معماری قرار میدهد که امروزه پیشنهادهای جدیدی را برای معماری در دنیایی پایدار فرموله میکنند.