یکی شدن با طبیعت: فلسفه معماری ارگانیک

معماری ارگانیک برای بیش از یک قرن مفهومی بوده است و ساختمان‌ها و طبیعت را در هم می‌آمیزد تا این دو را تجلیل کند. این اصل امروزه زمانی که اغلب بین انسان و طبیعت درگیر است، در حال گسترش است.

فیلسوفان استعلایی در این ایده مشترک هستند که انسان و طبیعت نیروهای مساوی زمین هستند که باید در هماهنگی زندگی کنند. چنین مفاهیمی مدت‌هاست در نوشته‌هایی از رالف والدو امرسون تا هنری دیوید ثورو بیان شده است. در سال‌های اخیر، این مفهوم به دنیای معماری گسترش یافته است و فرانک لوید رایت اصطلاح «معماری ارگانیک» را در اوایل دهه 1900 ابداع کرد.

ایده پشت معماری ارگانیک این است که زندگی انسان، طبیعت و محیط ساخته شده را در یک سطح قرار دهیم و یک اکوسیستم پایدار بسازیم که در آن همه اجزا از یکدیگر حمایت کنند و در نتیجه رشد کنند.

کار فرانک لوید رایت بر اساس لوئیس سالیوان، مربی او که معتقد بود “فرم از عملکرد پیروی می کند” ساخته شد. رایت این ایده را یک گام به جلو برداشت و اظهار داشت که هر دو عنصر نه تنها به هم مرتبط هستند بلکه یکپارچه هستند: “فرم و عملکرد یکی هستند.” بر این اساس بود که معماری ارگانیک تعریف شد.

این شکل از معماری را می توان با ویژگی های خاص خود از سبک های سنتی تر متمایز کرد. در میان مفاهیم اصلی آن ، این ایده است که ساختمان ها، مانند هر موجود زنده، باید از درون محیط خود رشد کنند و با آن سازگار شوند. بنابراین ساختار باید به گونه ای طراحی شود که گویی توسط طبیعت برای و از آن منظره شکل گرفته است. به همین ترتیب، طرح رنگ باید از مزارع و جنگل ها گرفته شود تا با عناصر طبیعت مطابقت داشته باشد.

یکی دیگر از اجزای کلیدی این سبک معماری سادگی است. فضاهای باز با کاهش تعداد اتاق ها ارزش گذاری می شوند. مبلمان در کل ساختار گنجانده شده است در حالی که درها و پنجره ها عملکردی به همان اندازه زیبایی شناختی و عملی دارند. در نهایت، سبک کلی ساختمان به معنای منعکس کننده شخصیت متمایز شخصی است که با آن مرتبط است – هر ملک را با جذابیت منحصر به فرد خود ارائه می دهد.

دیدگاه رایت از معماری ارگانیک مبتنی بر این ایده بود که یک ساختمان محصول مکان و زمان است که به منظور ادغام و کمک به دنیای اطراف آن است.

به جای تقلید از جهان طبیعی یا نتیجه یک سبک تحمیلی، یک ساختمان باید تفسیری دوباره از اصول طبیعت باشد، که از طریق هوش انسانی فیلتر شود تا اشکالی ایجاد کند که شاید طبیعی تر از خود طبیعت باشد.

جنبه ارگانیک سازه فقط خود را به طراحی محدود نمی کند، بلکه به کیفیت زندگی که با قوانین طبیعت تطبیق داده شده است نیز محدود می شود. دما با استفاده از گرادیان های دما به طور عاقلانه کنترل می شود. سازه‌های Venturi به منظور افزایش جریان هوا برای خنک‌سازی طبیعی اجرا می‌شوند در حالی که از نور طبیعی برای روشنایی و گرم کردن فضاها استفاده می‌شود. برای نگهداری یکپارچه از توده های بزرگ، سازه ها اغلب ظرافت گیاهان را منعکس می کنند. ادغام ویژگی های ذاتی طبیعت در محیط داخلی ما کلید ایدئولوژی فرانک رایت بود که استفاده از مواد مضر برای محیط زیست را نادیده می گرفت.

بهترین اثر تاریخ معماری ارگانیک

معروف ترین ملک از این نوع، ” Fallingwater ” است که در سال 1935 توسط فردی غیر از فرانک لوید رایت طراحی شد. این پروژه به درخواست یکی از دوستانش به نام ادگار کافمن، که از رایت خواسته بود تا خانه اش را رو به آبشار نه متری منطقه حفاظت شده طبیعی Bear Run در روستایی پنسیلوانیا طراحی کند، محقق شد. رایت اما دید دیگری داشت.

رایت با الهام از ساختار سفت و سخت آبشار تصمیم گرفت خانه را در آن بگنجاند و اجازه دهد آب از زیر آن جریان یابد. او ساختار و پالت رنگ آبشار را آینه کرد و از ماسه سنگ محلی استفاده کرد تا اطمینان حاصل شود که خانه به طور یکپارچه با منظره ترکیب می شود.

این شاهکار تحسین شده در سال 1991 برنده جایزه موسسه معماران آمریکا “بهترین اثر معماری آمریکایی” شد و در سال 2015 نامزد فهرست میراث جهانی یونسکو شد.

فالینگ واتر راه را برای بسیاری از شاهکارهای دیگر معماری ارگانیک هموار کرد، از جمله خانه ارگانیک نمادین اثر خاویر سنوساین، خانه یوجین باوینگر اثر بروس گاف و اقامتگاه شیتس -گلدشتاین اثر جان لاوتنر.

معماری ارگانیک امروزی

امروزه تعابیر زیادی از معماری ارگانیک وجود دارد. در حالی که برخی استدلال می کنند که با ارتباط بین داخل و خارج و تمرین هندسه های گیاهی انتزاعی تعریف می شود، برخی دیگر آن را به عنوان شکلی از معماری که در اشکال و اصول طبیعت تعبیه شده است، درک می کنند. برخی ادعا می کنند که بر کنار هم قرار دادن مواد طبیعی و مدرن متکی است، برخی دیگر از دیدگاه رایت از تضادها و حجم های متقابل پیروی می کنند.

معماری ارگانیک، بر اساس فلسفه رایت، وسیله ای برای پاسخ به چالش های مداوم تغییرات اجتماعی، مدرنیته و پیشرفت تکنولوژی است. همانطور که جهان در حال تکامل است و چالش های آن متفاوت است، مفهوم معماری ارگانیک سازگار می شود. از این رو، اگر این مفهوم نه ثابت باشد و نه کاملاً تعریف شده باشد، می توان گفت که معماری ارگانیک تمام عبارات فوق است و ما را با طیف بسیار وسیع و متنوعی از ساختمان های ارگانیک باقی می گذارد: از Gherkin معروف در لندن و جنگل عمودی در میلان. به هتل آزولیک در تولوم و کازا میلا در بارسلون.

در دنیایی که با شهرنشینی، اصیل سازی و جنگل زدایی مشخص شده است، معماری ارگانیک ممکن است راه حلی پایدار برای نبرد ابدی بین انسان ها و طبیعت ارائه دهد و به آشتی دادن شهرها و ساخت و سازهای انبوه ما با طبیعت و زیست کره ما کمک کند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالای صفحه بردن